حدود هشت سال پیش از دو سه نفر از دانش آموزان روستای ناهوت بخش هیدوچ شهرستان سیب و سوران، خواستم برای درس حرفه و فن تحقیقی بیاورند. موضوع تحقیق اسمهای قدیمی بلوچی آن منطقه بود!
نتیجه کار دانش آموزان را ( با اندک تصحیحاتی که پدرم رویشان انجام داده بود ) نگه داشته بودم، یادم رفته بود که هنوز دارمشان. وقتی دیدم خواهرانم دست گوهاران اسمهایشان را عوض کرده اند و گذاشته اند اسمهای قدیمی بانلی و هانی، به ذهنم رسید شاید مناسب باشد آنها را در قالب مطلب کوتاهی به عنوان پیش نویس بیاورم و در اختیار همکلاسیهایم قرار بدهم تا هرکسی به سهم خود به آنها اسمی اضافه کند و یک مجموعه مفید فراهم آید.
ارواح پاک ومطهرشهدای خفته در خاک وپر کشیده بر افلاک بویژه شهدای گلگون کفن بلوچ خاصه شهدای شهرستان سراوان
معرفی قهرمان بلوچستان وزادگاه ایشان
استان پهناور سیستان وبلوچستان در حال حاضر با وسعت187502 کیلومتر مربع در جنوب شرقی ایران "با استان های خراسان جنوبی کرمان هرمزگان همسایه وبا دو کشور افغانستان وپاکستان مرز مشترک دارد. بلوچستان در قسمت جنوبی استان واقع وبا کشور پاکستان ودریای عمان هم مرز بوده واکثر برادران اهل تسنن از قوم بلوچ در این نواحی سکنی دارند وبا
سایر اقوام شیعه سالیان متمادی در کنار هم زندگی مسالمت امیزی داشته ودارند. بلوچستان شامل شهرستان های سراوان خاش ایرانشهر نیکشهر چابهار کنارک سرباز زابلی سیب و سوران وچندین شهر وبخش وروستای تابعه بوده که اکثریت جمعیت ان مربوط به برادران قوم بلوچ می باشد.
سرتیپ خلبان شهید محمد امین میرمراد زهی از برادران اهل تسنن وقشر بلوچ که در روستای سب از بخش سیب وسوران شهرستان سراوان در اذر ماه سال 1332 متولد گردید او از
طایفه میر مراد زهی که یکی از اقوام اصیل ونجیب قوم بلوچ بوده و والد ایشان حاج گهرام نیز یکی از افراد معتمد وریش سفیدان منطقه میباشند.
او در خانواده ای بسیار مذهبی ومتدین اولین نوزاد خانواده دیده به جهان گشود چون اولین فرزند خانواده بود این امر باعث شادی ومسرت وامید واری اعضای خانواده گردید والدین
نام نیک محمد امین را برای او برگذیدند واز همان دوران کودکی بسبت به تعلیم وتربیت اسلامی وی کوشیدند و بر برکت ان افزوده شد. ادب مهربانی خوش رفتاری وخوش چهره بودنش در زمان کودکی تحسین همه را بر اگیخته بود خانواده محمد امین به شغل کشاورزی ودامپروری مشغول واز همین طریق امرار معاش میکردند او به محض رسیدن به سن 7سالگی روانه
دبستان زادگاهش
شد او از هوش وزکاوت بالایی برخوردار بود ومقطع ابتدایی را با معدل بالایی به اتمام رساند اوقات فراغت را به کمک والدین می شتافت وبه انان در کار کشاورزی ودامپروری کمک میکرد وجهت طی نمودن دوره دبیرستان روانه شهر سراوان گردید او همچنان این مقطع تحصیلی را تا سال چهارم دبیرستان با کسب نمرات بالایی سپری کرد واز شاگردان ممتاز دبیرستان خویش بود در تمام دوران تحصیلی ومخصوصا ایام تعطیلات تابستان کمک به والدین وخصوصاکارهای بزرگ کشاورزی از جمله درو کردن گندم بریدن یونجه جهت خوراک احشام وجمع اوری خرما از باغات خویش را یک وظیفه می دانست ودوشادوش پدر در انجام کارهای سخت کشاورزی به او کمک میکرد.
استخدام در هوانیروز نیروی زمینی ارتش
از همان دوران کودکی اوعاشق خلبانی بود.در دوران تحصیل روی جلد کیف ابی رنگ خویش جمله(بلند اسمان جایگاه من است) را با خط درشت وبه رنگ مشکی نوشته بود.بعضی از دوستان همکلاسی او مفهوم این جمله را نمی دانستند واز او سوال میکردند که او با تبسم وخوشرویی در جواب میگفت من شغل خلبانی وپرواز در اسمان وبر فراز زمین را دوست دارم وانشالله میخواهم در اینده خلبان شوم.در مقطع سال چهارم دبیرستان نظام قدیم و اواخر سال 1353 مطلع میشود که هوانیروز ارتش خلبان استخدام مینماید.دران سال 43 تن از استان سیستان وبلوچستان از جمله ایشان با تهیه وتکمیل مدارک ثبت نام مینماید.پس از طی مراحل مختلف ازمایشات(ازمون کتبی تست ورزش معاینات پزشکی مصاحبه و...)با رتبه بالایی جزء پزیرفته شدگان خلبانی به استخدام هوانیروز در می اید دوره امزش نظامی را در تهران ومرکز امزش 01 کادر به مدت 6 ماه پشت سر میگذارد ودروس زبان انگلیسی وفن پرواز با بالگرد را در پایگاه شهید وطن پور اصفهان طی مینماید.پس از گذراندن این دوره ها موفق به پذیرفته شدن دوره خلبانی بالگرد کبری میشود که این دوره را نیز با موفقیت به پایان وبه درجه ستوانیار سومی مفتخر میگردد. بر اساس تقسیمات هوانیروز به پایگاه پشتیبانی رزمی اصفهان(گردان تک)واگذار وخدمت خویش را اغاز مینماید.
نحوه شهادت
پرونده خابان شهید سرتیپ محمد امین میرمراد زهی تا لحظه شهادت سرشار از مامریتها وپرواز های دلیرانه وشجاعانه در مبارزات باضد انقلاب کومله ودمکرات در کردستان مبارزه با اشرار در بلوچستان وجبهه جنگ های است او خلبانی ورزیده بود که عشق بخدا ومیهن ومردم درهمه وجودش متبلور بود او جنگاوری بی باک وصبوری بود که در عملیاتهای متعدد جنگی حماسه های جاوید وبیادماندنی خلق کرد وطعم تلخ موشکها وراکت های بالگردش را دشمن و بخصوص ادوات زرهی وتانکها واستحکاماتش بارها وبارها چشیدند.ماموریتهای متعدد داوطلبانه او در تاریخ زرین سالهای دفاع مقدس بدفعات ثبت وضبط گردید است. اخرین ماموریت این خلبان فدا کار ودلیر هوا نیروز قهرمان نیروی زمینی ارتش در منطقه جنوب ثبت شده است. یک تیم اتش هوانیروز برای پشتیبانی از رزمندگان در عملیات رمضان در تاریخ 19 تیر ماه61 به منطقه اعزام که او چندین پرواز متعدد انجام میدهد وبلاخره در ساعت 15:30 مورخ23تیر برای پشتیبانی از نیروی خودی که در شمال بصره در محاصره وبا دشمن مشغول در گیری شدیدی میباشند در انروز چهار مرحله باپرواز وشکار ادوات شنیدار دشمن در حین عملیات باتفاق همرزم خویش
زنده یاد خلبان ایرج عیوضی بالگرد جنگنده ی کبری مورد اصابت موشک مالیوکای دشمن قرار میگیرد وپس از سقوط در میان شعله های اتش میسوزد وبه درجه رفیع شهادت نایل وبه خیل
عظیم شهدا میپیوندد.اری ایشان ودیگر شهدا برای پیوستن به لقاء الله وزندگی در جوار انبیا ء واولیاء الهی لحضه شماری می کردند که نهایتا به ارزوی دیرینه خویش رسیدند
*روحش شاد ویادش گرامی وراهش مستدام باد*
قسمتی از متن وصیتنامه امیر سرتیپ خلبان جاوید الاثر شهید محمد امین میرمرادزهی از خلبانان سرافراز هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران
بسم الله الرحمن الرحیم
بادرود فراوان به روح پاک شهدای گلگون کفن ایران وبا سلام بر رزمندگان اسلام وبا سلام به رهبر کبیر انقلاب وبنیان گذارجمهوری اسلامی ایران
خدایا توراشکر میگویم که این فرصت را به من دادی تا ایمانم را بیازمایم وپا در راه پرشکوه شهادت بگذارم.تورا شکر میگویم که این امکان را به ما دادی که در مبارزه حق و باطل در جبهه حق تاانجا که میتوانیم از ایادی شیطان بکشیم وپیروز گردیم واگر کشته شدیم به پیروزی بزرگتری نائل شویم.
همسر عزیزم: از اینکه مدتی را با همه گرفتاری ها گذراندی متشکرم.اجرت با خدا واز اینکه تو را صبور و بردبار میبینم لذت میبرم وخوشحالی من به همین است یادت باشد که اسانی همیشه همراه با سختی است.همسر عزیزم اگر برایم ارزش قائل هستی تا انجا که امکان دارد بچه هایم را به نحو احسن ودر راه اسلام راستین تربیت کن ونگذار که بدبختی وبیچارگی بکشند واحساس کنند که پدر ندارند وبلافاصله بعد از مرگم تلگراف سراوان برای برادرم وزاهدان برای پسر عمویم واگر توانستی بعدا هم سری به مادرم بزن تا بچه ها را ببیند.
پدر و مادر عزیزم همیشهصداقت وفداکاری های شمارا از یاد نخواهم برد.مادر جان ازمرگم نگران نباشید چون اگر در جریان باشی توی ایران هزاران مادر هستند که پسر هایشان را از دست داده اند ومن از انها بهتر نیستم وبرایت صبر واستقامت از خدا می خواهم.
پدر جان تو که اینجا نیستی ومن که حالا دارم این چند کلمه را مینویسم دلم برایت خیلی تنگ شده است ولی چکار میتوانم بکنم. کاش که تو اینجا بودی ویک لحظه هم که میشد میدیدمت . ان شاءا... دیدار در روز قیامت واز شما استدعا دارم اگر مرا دوست داری نگذار بچه هایم زجر بکشند وهر چند وقت که امدی ایران برو تهران ویک سری به بچه هایم بزن وهر چند وقت یکبار ببرشون سب پیش مادرم تا بچه ها را ببیند ودر ضمن پدر جان مهران را فراموش نکن من که کاری برایش نتوانستم بکنم ونگذار بچه هایم بی پول باشند واحساس کنند توی این مملکت پدر ندارند ومرا که که پسر خوبی نبودم که لیاقتش را نداشتم حلال کن.
برادران عزیزم واحد جان هدایت جان مهران جان وهوشنگ ومنصور جان مرا حلال کنید ومخصوصا واحد جان وهدایت جان شما ها که بزرگتر هستید مرتب به بچه هایم سر بزنید وحالشان را جویا شوید وپدرم را راضی نگه دارید ونگذارید ناراحت باشد ویک قطعه عکس از عکس هایم را بزرگ کنید وببرید برای مادرم وهمیشه در منزل قاب شده باشد.
خواهران عزیزم مرا حلال کنید ومواظب مادرم باشید واذیتش نکنید که زندگی ارزش ندارد.
پدر بزرگ ومادر بزرگ مهربانم خدمتتان سلام عرض میکنم وبرایم دعا کنید کلیه اقوام را سلام دارم وازشان طلب مغفرت میخواهم.محل دفن اگر امکن دارد بگذارید در اختیار همسرم چون حدقل بچه هایم را را مرتب بیاورد سر خاک تا من ببینمشان.
همسر عزیزم به اعصابت مسلط باش ومرا فراموش کن وبرای بچه هایت پدر ومادر باش از عکس هایم اگر خواستی بزرگ کن وداشته باش
نوشته شده درتاریخ61/4/8 محمد امین میرمرادزهی//امضا//
**********************************************************